درباره‌ی ما

رسالت ما، زنده نگه‌داشتن ذائقه‌ی ایرانیِ همه ایرانی‌هاست.

با هدیه دادن طعم تلخ و گسِ طبیعیِ چایِ ایرانی
پدربزرگ من از حدود سال 1320 به تولید چای و فروش آن در بازارهای مختلف مشغول بود. خودش می‌گفت: «قدیما کارخونه نبود و همه‌ی کارها رو خودمون اینجا انجام می‌دادیم. روزها زن و مرد، بیست سی نفری برگ چای رو می‌چیدن و شبها ده دوازده نفری می‌نشستیم پای لاک و همه‌ی چایی‌ها رو خودمون عمل می‌آوردیم. هر چند روز یه بار هم، همه‌ی چایی‌های خشک شده رو جمع می‌کردیم می‌فرستادیم بازار.»
پس از فوت پدربزرگم، تمام تلاشم را بر این گذاشتم تا شرایطی ایجاد کنم که بتوانم این کسب و کار خانوادگی را ادامه دهم و بعد از کلی تحقیق و اصلاح شرایط موجود، با همسرم تصمیم گرفتیم یک شرکت برای فروش چای ایرانی درجه یک تأسیس کنیم. محمد و معصومه هم تصمیم گرفتند که به ما در این کار کمک کنند و این شد که شرکت «بهین خوراک بارمبو» را راه‌اندازی کردیم تا بهترین چای طبیعی ایرانی را در کمترین زمان ممکن، در تمام طول سال به همه‌ی ایرانی‌ها برسانیم. با این‌کار، هم کشاورزان بیشتری کسب و کار خود را با انگیزه ادامه خواهند داد و هم مشتریان بیشتری از طعم تلخ و گس چای طبیعی ایرانی، با قیمت مناسب، لذت خواهند برد. 
چای بارمبو

مأموریت ما

ما تمام تلاشمان را می کنیم که به مشتریان، چای بهاره‌ی ایرانیِ کاملاً طبیعی را بدون هیچ‌گونه مواد افزودنی، با مناسب‌ترین قیمت و در کوتاه‌ترین زمان ممکن، در تمام طول سال ارائه دهیم.

ارزشهای ما

بارمبو تلاش می‌کند که با تکیه بر انسانیت، صداقت و صمیمیت، باکیفیت‌ترین چای ایرانی را به مشتریان خود برساند و گامی هرچند کوچک در راستای برگرداندن ذائقه مردم ایران به مصرف چای طبیعی ایرانی  بردارد و در این مسیر با احترام به مشتری و پاسخگویی سریع و آن‌لاین، خاطره‌ی خوبِ احساسِ طعم تلخ و گس چای را به مشتریان خود هدیه کند.

چای بهاره قلم درجه یک

ارزشهای ما

بارمبو تلاش می‌کند که با تکیه بر انسانیت، صداقت و صمیمیت، باکیفیت‌ترین چای ایرانی را به مشتریان خود برساند و گامی هرچند کوچک در راستای برگرداندن ذائقه مردم ایران به مصرف چای طبیعی ایرانی  بردارد و در این مسیر با احترام به مشتری و پاسخگویی سریع و آن‌لاین، خاطره‌ی خوبِ احساسِ طعم تلخ و گس چای را به مشتریان خود هدیه کند.

بگذار من برایت چای بریزم ...
آیا گفتم که تو را من دوست دارم؟
بگذار آنچه را که از ذهن فنجان‌ها می‌گذرد، آنگاه که در فکر لبان تواند ... و آنچه را که از خاطر قاشق‌ها و شکردان می‌گذرد، بازگو کنم ... خوشت آمد از چای؟ و چون همیشه به یک حبه قند اکتفا می‌کنی؟ اما من، رخسار تو را، بی هیچ قندی ... دوست دارم ...

“نزار قبانی”

سبد خرید