✅ بررسی افسانه های چای
افسانه های زیادی درباره چای در طول تاریخ به وجود آمده و خواندن آنها ما را با نقش چای در فرهنگ کشورها آشنا می کند.
چینی ها با طولانی ترین سابقه در مصرف چای، قدیمی ترین افسانه ها را در این مورد ساخته و پرداخته اند. این افسانه های بیشتر در مورد نحوه ی پیدایش چای و ورود آن به رژیم غذایی انسان ایجاد شده اند.
افسانه ی امپراتور گیاه شناس چینی
در افسانههای چینی آمده است که اولین بار چین شن تونگ، امپراتور گیاه شناس چینی در سال 2737 قبل از میلاد مسیح، این نوشیدنی را کشف کرده است. در مورد نحوه کشف این گیاه توسط امپراتور داستانهای مختلفی ساخته شده است.
شن نونگ که او را که پدر علم پزشکی و کشاورزی میدانند، به تمامی رعایا دستور داده بود که باید آب را قبل از نوشیدن بجوشانند. وی در حال نوشیدن یک کاسه آب جوشانده بود که چند برگ درختچهی بالای سرش به داخل ظرف آب جوش میافتد و رنگ و طعم آن را تغییر می دهد.
امپراتور جرعه ای از این دم کرده را نوشیده و از طعم و خواص ترمیم کنندگی آن شگفت زده می شود. از آن تاریخ، برگهای گیاه کاملیا سینتسیس که خود را به ظرف آب امپراتور رسانده بودند با عنوان چای تا به امروز به عنوان نوشیدنی بی بدیل به انسان معرفی شدند.
افسانهای در چاآ چینگ
گونهای دیگری از این افسانه که در کتاب معروف لو یو، چاآ چینگ، ذکر شده است این است که شن نونگ امپراتور گیاه شناس برای کشف گیاهان دارویی و خواص پزشکی شان، برگ، ساقه یا ریشه آنها را روی خود آزمایش می کرد. او برگهای متعددی را چشیده بود تا مشخص کند که آیا می توان از آنها به عنوان غذا یا دارو استفاده کرد.
وی گیاهان مختلف را می جوید. اگر گیاه سمی مصرف می کرد، برای مقابله با سم، چای را که به عنوان پادزهر شناخته بود استفاده می کرد و برگ هایش را می جوید.
در جای دیگری آمده است که امپراطور که فوراً به اثر طراوت بخشی و نشاط آور چای پی برده بود، صدای «تسا» به معنای خداگونه را سر می دهد. به همین دلیل، نام این نوشیدنی را «چا» گذاشته و تا به امروز در چین و بسیاری از کشورهای خاورمیانه و آسیای مرکزی و شمالی چای تلفظ می شود.
افسانه ای دیگر میگوید که امپراتور شن نونگ شکمی شفاف داشت که میتوانست ببیند معدهاش به چیزی که میخورد چه واکنشی نشان میدهد. بعد از چیدن برگ در یک روز طولانی، خسته شده بود و به صورت اتفاقی در زمان جوشیدن آب مقداری برگ در دیگ آب افتاده و وی با خوردن آن آب شیرین از طعمش لذت می برد. بلافاصله پس از آن، او انرژی بیشتری پیدا می کند.
در نسخه دوم، امپراتور شن نونگ 72 برگ سمی را برای تشخیص خواص چشیده و به شدت بیمار شده بود به طوری که به مرگ نزدیک شده بود. چند برگ در کنارش میافتد و وی آنها را در دهان گذاشته و میجود. به سرعت احساس بهتری پیدا کرده و پر از انرژی میشود. به همین دلیل برگ های بیشتری میخورد و سم به طور کامل از بدنش خارج می شود.
افسانه شاهزاده هندی
هندی ها افسانهی دیگری برای پیدایش چای دارند. آنها ادعا می کنند که شروع مصرف چای به شاهزاده بودیدارما (Bodhidharma)، راهب بودایی هندی یا ایرانی، بنیانگذار بودیسم چان، مرتبط است که در قرن ششم به بودیسم گروید و برای انتشار آن به چین رفت.
او معتقد بود که برای مدیتیشن و دعا باید دائماً بیدار بماند و به عنوان محرک به جویدن برگ های درختچه چای روی آورد تا بیدار بماند.
نسخه ی دیگری از این داستان بیشتر در کشور ژاپن رواج دارد. در این افسانه بودیدارما، پس از 9 سال مراقبه در مقابل دیوار، به طور تصادفی به خواب می رود (در بعضی افسانه ها این اتفاق در شب اول رخ داده است). وی به محض بیدار شدن از شدت انزجار از این ضعفش، پلک هایش را بریده و به زمین می اندازد.
پلکها به محض برخورد به زمین ریشه درآورده و به شکل بوته های چای رشد می کنند. با دیدن این شگفتی نوشیدنی ای از این گیاه برای خود آماده کرده و می نوشد.
با آگاهی از اثر نیروبخشی و توان افزایی این نوشیدنی، مردم مناطق مختلف به نوشیدن و کشت و انتشار چای روی می آورند. طعم و عطر بی نظیر چای برای اینکه ژاپنی ها آن را یک نوشیدنی الهی بدانند کافی بود.
گوتاما بودا به جای بودیدارما
در نسخه ی دیگری، این افسانه برای گوتاما بودا نقل شده و چای مخلوق الهی خود بودا است. به این صورت که بودا در طی سفر زیارتی به چین عهد کرد که به مدت نه سال بدون استراحت مراقبه کند. اما بعد از مدتی ناگهان چرت زده است و … . با این حال، توجه به این نکته مهم است که هیچ مدرکی دال بر اینکه بودا به چین رفته باشد، وجود ندارد.
این افسانه به گونه ای دیگر هم نقل شده است. در این داستان فاکر دارما در حدود پانصد سال پس از میلاد تصمیم می گیرد برای ریاضت و اعتلای ذهنی به مدت هفت سال نخوابد.
پس از پنج سال مبارزه با خواب، این راهب احساس می کند که ممکن است با شکست روبرو شود. از روی ناامیدی و برای فرار از خواب شروع به جویدن گیاهی که در اطرافش روییده بود می کند.
وی با جویدن برگ های گیاه به اثر شادابی آور و تقویتی چای پی می برد و از آن پس از آن به عنوان محرک و عاملی برای مقاومت در برابر خواب استفاده می کند و موفق می شود به پیمان خود وفا کند.
افسانهی کاشف تبعیدی
در یک افسانه جالب دیگر، کشف چای را به یک تبعیدی نسبت می دهند. در این داستان امپراتور چین فردی خطاکار را از شهر بیرون می کند.
فرد اخراجی، که جایی برای پناه بردن نداشته است در دشت ها و کوهستان ها سرگردان شده و از فرط خستگی و گرسنگی ضعیف و ناتوان می شود. و از شدت گرسنگی رو به تغذیه از برگ گیاهان جنگل می آورد.
درختی که او انتخاب می کند درخت چای است و در کمال تعجب متوجه می شود که گرسنگی و خستگی اش به سرعت از بین رفته و ضعف و ناتوانی اش بر طرف می شود و بهبود می یابد.
پس از چند روز مخفیانه به شهر باز می گردد و داستان را برای یکی از دوستانش که از نزدیکان امپراتور بوده تعریف می کند. دوستش امپراتور را مطلع کرده و امپراتور فرد اخراجی را احضار می کند تا در مورد داستان درخت شفابخش بهتر و کامل تر مطلع شود.
پس از اطلاع از این ماجرا، امپراتور به چند تن از دانشمندان دربار برای تحقیق و بررسی در خصوص این گیاه ماموریت داده و آنها با آگاهی از اثرات جادویی گیاه چای، از آن در مصارف پزشکی استفاده می کنند.
افسانهی میمون ها
افسانه های دیگری نیز در مورد نحوه چیدن چای وجود دارد. چای به صورت خود رو در مناطق دوردست و با دسترسی سخت می رویید. این مساله باعث ساختن افسانه های عجیب و غریبی در خصوص نحوه چیدن چای شد.
در یکی از داستان ها نقل شده است که روستاییان با روشهای مختلفی میمونها را عصبانی می کردند. آنها به جاهای صعب العبور رفته و مشتی از برگ های چای را می کندند و به سوی روستاییان پرتاب می کردند.
افسانهی شکارچیان
افسانه ای دیگر نیز کشف اثرات پزشکی چای در پخت و هضم سریعتر غذا را به شکارچیان نسبت می دهد. طبق این داستان، شکارچیان گوشت شکار خود را در ظرفی زیر شاخه های چای پنهان می کنند تا از دسترس حیوانات در امان بماند.
پس از بازگشت مشاهده می کنند که گوشتها له شده اند و این موضوع را با پزشکان و دانشمندان شهر خود در میان می گذارند.
حکمای شهر با بررسی این گیاه پی به اثرات آن در هضم بهتر و سریعتر غذا در بدن انسان می برند.
الههی آهنین رحمت (TI KUAN YIN)
افسانه ی دیگری در مورد چای نیز از یک کشاورز فقیر و پارسا می گوید که از معبدی مخروبه که مجسمه گوانین، بودیساتوای مهربانی در آن قرار داشت عبور می کرد.
با توجه به اینکه از نظر مالی توان نذر و کمک نقدی به این الهه را نداشت، به مدت چند ماه، ماهانه دوبار به این معبد رفته و آنجا را جارو می کرد.
تا اینکه یک روز در رویا دید که مجسمه آهنی گوانین زنده شده است و به او نوید می دهد که در پشت معبد هدیه ای برایش گذاشته است که باید با دیگران در مصرف آن شریک شود.
و الهه زمزمه کرد: “کلید آینده شما درست بیرون از این معبد است. آن را با مهربانی تغذیه کنید؛ این معبد از شما و نسل های آینده ی شما حمایت خواهد کرد.”
در پشت معبد او بوتهی کوچک و نحیف چای را پیدا می کند. پس از مراقبت زیاد، و با حفاظت و رسیدگی به آن بوته غنی و پر شد، با برگ های سبز ضخیم.
کشاورز در حین آزمایش، برگ ها را در ووک سنگی خشک کرد. آنها به سرعت درست مانند مجسمه Kuan Yin به رنگ سیاه زغالی درآمدند.
شهد حاصل از برگهایی که به این روش پخته میشوند، مانند بهترین شکوفهها، خوشبو و معطر بود. خوشمزه تر از هر نوشیدنی دیگری بود که لب هایش را تا آن لحظه حس کرده بود. این گونه بود که Ti Kuan Yin چای جادویی به وجود آمد.
با استفاده از قلمه های جدید باغات زیادی در آن منطقه ایجاد و باعث رشد و نمو اقتصادی آن منطقه و معبد می گردد.
GENMAICHA
چای Genmaicha یا چای برنج قهوه ای یک چای سبز ژاپنی است که با برنج قهوه ای بو داده مخلوط می شود. در افسانه ای آماده است که در قرن پانزدهم در ژاپن، یک سامورایی در حال برنامه ریزی برای یک عملیات نظامی بود.
خدمتکارش، گنمای، برای او چای سبز سرو میکرد که در آن زمان یک نوشیدنی تجملاتی بود. چند دانه برنج از آستین گنمای در فنجان چای وی می افتد. سامورایی که از این بی حرمتی به شدت عصبانی شده بود، کاتانای خود را بیرون کشیده و سر خدمتکار را در جا می برد.
اما هنگامی که سامورایی چای خود را می نوشد، متوجه می شود که طعم برنج اضافه شده به چای بسیار لذیذ است و از کرده ی خود پشیمان می شود. به همین دلیل دستور می دهد که این چای جدید را به یاد خادمش، گنمای، سرو کنند.
در روایت دیگری آمده است که در دوران قدیم دهقانان ژاپنی به سختی میتوانستند مقادیر بیشتری چای تهیه کنند. به همین دلیل آن را با برنج برشته، محصولی فراوان (و ارزان!) در آن دوران مخلوط میکردند تا بتوانند فنجان های بیشتری چای تولید کنند.
افسانه چای گنمای جور دیگری نیز نقل شده است. در این داستان آمده است که در حدود 100 سال پیش، یک چایفروشی کوچک در کیوتو، چای را با برنج کرده تا چای مقرون به صرفهتری برای مردم ایجاد کند.
با توجه به قدمت این نوشیدنی افسانه های بسیار دیگری نیز در خصوص چای وجود دارند که شاید در آینده در مقاله ای دیگر به آنها بپردازیم.
برای خرید چای طبیعی ایرانی بارمبو اینجا کلیک نمایید.
در مقاله های بعدی به تاریخچه ی مستند چای خواهیم پرداخت و در مورد آداب و رسوم سرو چای در کشورهای مختلف توضیحاتی خواهیم داد.
Wow, wonderful blog layout! How long have you ever been running a blog for?
you make running a blog look easy. The full look of your website is fantastic, as neatly as
the content material! You can see similar here sklep online
thanks